نور نما

موسسه فرهنگی هنری نور نما

نور نما

موسسه فرهنگی هنری نور نما

مداد رنگی ها

همه ی مداد رنگی ها مشغول کار بودند، به جز مداد سفید. هیچ کس با او کارنمی کرد. همه به او می گفتند : (( تو به هیچ دردی نمی خوری )) . یک شب که مداد رنگی ها توی سیاهی کاغذ گم شده بودند ، مداد سفید تا صبح کار کرد ؛ ماه کشید ، مهتاب کشید و آنقدر ستاره کشید که کوچک و کوچک و کوچک تر شد. صبح توی جعبه مداد رنگی ها جای او با هیچ رنگی پر نشد.